زندگی هدفمند
فرض کنید شما سوار کشتی هستید که نمی دانید قرار است شما را در چه ساحلی پیاده کند و هیچ ملوانی ندارد وقتی روی آب شناور هستی طوفان کوسه و هزاران اتفاق دیگر ممکن است برای شما بیفتد اگر شما ندانید که هدفتان چه ساحلی است و در واقع زندگی هدفمندی را دنبال نکنید.
نمی دانید که نزدیک هدف تان هستید یا از آن دور هستی بنابراین با اتفاق هایی که برایتان می افتد نمی دانید چطوری دست و پنجه نرم کنیم و زندگی هدفمندی برای خودتان بسازید.
اما اگر شما بدانید که نزدیک ساحل است ای و طوفانی تمام دریا را فرا گرفته است با آرامش منتظر میمانید تا طوفان تمام شده و شما به صاحب برسید و یا اگر کشتی تان سوراخ شده باشد یک تعمیرات سطحی انجام داده تا به ساحل برسی.
اما اگر ندارید ممکن است مسیر طولانی در پیش داشته باشید ولی با اتفاقات ناخواسته تصمیم نادرست بگیرید یعنی با تعمیرات سطحی کشتی هیچ وقت به ساحل نرسید و کشتی وسط دریا غرق شود این دقیقاً مثالی است از انسانی که نمی داند انتهای زندگیاش به کجا خواهد رسید و زندگی هدفمندی را دنبال نکند.
همه ما فکر می کنیم هر مرحله ای از زندگیمان که بگذرد سعادتمند و خوشبخت خواهیم شد مثلا درسمان تمام شود، سربازیمان تمام شود اگر ازدواج کنیم ، بچه دار شویم و هیچ آینده روشنی از آینده زندگیمان نداریم وقتی شما زندگی هدفمندی را دنبال نمایید می توانید با تمام مشکلاتی که در مسیر زندگی برای تان پیش می آید تصمیمات درستی بگیرید زیرا قطب نما و متری دارید که می توانید هرلحظه چک کنید چقدر تا مقصد آن باقی مانده است و بر اساس آن با مشکلاتی که غیر قابل پیشبینی هستند برخورد خواهید کرد
زندگی شاد را چطوری تجربه کنیم؟
هدف زندگی مان چیست؟
بهترین تعریف برای هدف این است که بگوییم برای خودمان بهترین جایگاهی که در زندگی تصور می کنیم برنامه ریزی کنیم و به آن متعهد شویم تا به آن برسیم.
اما باید بدانیم که گاهی در مسیر زندگی ما به هدف مان نمیرسیم و باید قبل از آن از ارزش هایمان باخبر باشیم که در زندگی چه ارزش هایی را داریم می توانید با خواندن مقاله ارزش ها لیست ارزش ها را ببینید و با آن ارزش های خودتان را مشخص کن.
کند به طور مثال من هدفی که در حال حاضر برای خودم گذاشتم این است که بتوانم همانطور که خودم را تغییر دادم و خودم را شناختم کمک کنم تا انسان های بیشتری خودشان را بشناسند و تغییر دهند هند و از زندگی روزمره نجات پیدا کنم و در حال حاضر که ۹ ماه از هدف من گذشته است توانستم به ۲۰ نفر حضوری و به ده ها نفر غیر حضوری آموزش دهم هم و این برای من فوق العاده است.
نقش باورها در موفقیت افراد چقدر است؟
چطور بفهمم هدفم درسته یا نه؟
من وقتی فهمیدم که تمام انسان های بزرگ روزی نمی دانستند که دقیقا از زندگیشان چه می خوام اما با آموزش و یادگیری و ممارست در این کار در نهایت به چیزی که میخواستند رسیدند و اینکه هیچ انسانی از انسان دیگر برتر باهوش تر با استعداد تر نیست و همه ما در زندگی ۲۴ ساعت وقت داریم اما اینکه از ۲۴ ساعت چطور استفاده می کنیم دست خودمان است و این است که انسان ها را با هم متمایز می کند به طور مثال من در این ماه گذشته هفته یک کتاب مطالعه کردم هر روز ورزش کردم و هر هفته روزی یک مقاله ای در سایت قرار دادم همچنین در پیج اینستاگرامم اطلاعاتی که می خواندم و مفید بود را برای بقیه به اشتراک گذاشتم و در تمام طول مسیر هنگامی که بچه ها را جابجا می کردم تا به خانه مادرم ببرم از پادکست های آموزشی انگیزشی و تد تالک های انسان های موفق گوش می کردم
روزمرگی نکنید
و همه اینها فقط و فقط به خاطر این بود که من هدفی در زندگیم مشخص کرده بودم که هر روز هرچقدر که می توانستم در توان داشتم برای آن مایه میزاشتم با وجود دو بچه دو ساله و پنج ساله و لحظه ای در این نه ماه احساس روزمرگی نکردم اما احساس خستگی چرا چون وقتی شما نه ماه تلاش می کنیم و هیچ نتیجه ای و دستاوردی که قابل لمس باشد را نمیبینی ناامید و دلسرد می شویم
تنها چیزی که انگیزه مان را حفظ میکرد این بود که بررسی می کردم در این ۹ ماه چه کارهایی برای هدفم کردم و آنها برای من امیدوارکننده بود راه اندازی سایت نوشتن کتاب م برگزاری کلاسهای حضوری و چندین دستاورد دیگر که همگی در راستای هدفم بود و از آنجایی که از تمام کتاب های موفقیت و تغییر یاد گرفته بودم که در ابتدا به اندازه تلاشی که می کنید نتیجه نمی گیرید اما سالهای بعد به اندازه نتیجه ای که می گیرید تلاش نمی کنید و خیلی بیشتر از از تلاش تان نتیجه خواهید گرفت و این تنها چیزی بود که تا به حال مرا سرپانگه داشته است.
ارزش ها چی هستند؟ چطور با ارزش هایمان زندگی کنیم؟
چطوری هدف تعیین کنیم؟
اولین گام برای تعیین هدف این است که از آرزوها و خواسته های بچگی تا شروع کنید فرض کنید غول چراغ جادویی دارید که می تواند آرزوی شما را برآورده کند مثلا من از بچگی عاشق معلمی بودم گرچه در سال های قبل معلم دانش آموزان زیادی بودم، اما حالم با خودم خوب نبود زیر داشتم برای یک مدیری کار میکردم که قدر تلاش های من را نمی دانست و مرا مانند بقیه معلمان میدید و می سنجید حال خودم به صورت شخصی تدریس می کنم و هر روز فیلم های تدریس را میبینم تا روز بعد آنها را بهبود دهم و هر روز بهتر از قبل تدریس کنم با اینکه بسیار سخت است که خودم دارم این کارها را انجام میدهم پیدا کردن منبع خلاصه نویسی جمع آوری و ارائه به دیگران .
همه و همه را خودم انجام میدم دهم اما می دانم که بعد از چند سال می توانم کار خودم را داشته باشم و دوستانی داشته باشم که در این راه همراه من هستند و به من کمک می کند پس از شما هم می خواهم به جای خلوت بروید و به تمام خواسته ها و آرزوهای تان فکر کنید و هر روز یک ساعت از وقتتان را صرف آموزش و یادگیری در مورد این آرزویی تان بکنید در نهایت خواهید فهمید که چطور باید به این آرزو برسید و این یعنی شما از لحظه لحظه زندگی تان با تمام سختی ها و مشکلاتی که پیش میآید لذت خواهید بود زیرا هدفی دارید والا همان چیزی که خداوند فرمود انسان ها می توانند احسن الخالقین شوند.
یعنی بهترین موجودات روی زمین ولی متاسفانه ما گاهی حقیرتر از موجودات دیگر می شویم زیرا فقط دنبال خوراک پوشاک مسکن لذت و گاهی هم کمک به دیگران هستیم.
دیدگاهتان را بنویسید