ارزش ها چی هستند؟ چطور با ارزش هایمان زندگی کنیم؟
ارزش و رسالت زندگی چیست؟
یه روز یه پسر از باباش پرسید با ارزش زندگی من چقدره پدرش یه خونه فکر کرد و به جای اینکه جواب سوال بچشو بده یه تکه سنگ از توی باغچه برداشت فدات به پسرش گفت پسرم این سنگ و به بازار ببر و بفروش فقط دقت کن هر کس ازت پرسید قیمت آن چنده تنها دو انگشت خود را بالا بیار و حرفی نزن پسر که به بازار رفت در مسیر عبور عابران نشست ست و سنگ را در جلوی خود گذاشت پس از چند دقیقه عابری که از آنجا می ریزد پرسید چه سنگ زیبایی به درد شومینه خونه اما نمی خورد قیمتش چند است ست پسر جهت باباش گوش کرد و فقط با انگشت خودش را بالا آورد و هیچ چیز نگفت آب پرسید دو دلار قیمت منصفانه ای آن را میخرم پسر بدون آن که سنگ را بفروشد نزد پدرش برگشت و داستان را برایش تعریف کرد پدر گفت این بار به جلوی موزه شهر برو و همین کار را تکرار کن پسر در نزدیکی موزه شهر رفت و آنجا نشست ست و سنگ را جلوی دید آب را قرار داد مجدداً عابری وایساد و پرسید چه سنگ زیبایی قیمت آن چند است ست پسر مجدد چیزی نگفت و دو انگشتش را بالا آمد آب پرسی ۲۰۰ دلار به نظرم قدری گران است اما آن را میخرم پسر مجدد سنگ را نفروخته و به خانه برگشت و داستان را برای پدر تعریف کرد پدر گفت برای بار آخر تو می خواهم که به مغازه عتیقه فروشی بروید و سنگ را آنجا بفروشید پسر به مغازه عتیقه فروشی که پر از سنگ های قیمتی و گران بود رفت و بدون آنکه چیزی به زبان بیاورد سنگ را روی پیشخوان مغازه قرارداد و مغازه دار سنگ را برداشت و پس از اندکی بررسی از پسر پرسید این سنگ را چند می خواهی بفروشید پسر مجددا انگشت خود را بالا آورد صاحب مغازه با کمال تعجب پرسید دویست هزار دلار قیمت خوبی است این سنگ کمیابی است من حتماً آن را میخرم پسر که ماتو معبود بود به خانه برگشت به پدرش گفت صاحب عتیقه فروش می خواست این سنگ را ۲۰۰ هزار دلار بخرد و پدر بهش گفت آیا عظیم داستان ارزش زندگی خودت را فهمیدی دیدی که هیچکس در مورد این که سنگ را از کجا آورده ای از سوال نکرد و هر کس به ظن خودشقیمتی بر روی آن گذاشت زندگی نیز چنین است است مهم نیست کجا به دنیا آمده ایم و چه چیزی ویژگی های فیزیکی و جسمانی داریم مهمان است که ما کجا را برای بودن خود انتخاب کرده ایم اگر انتخاب ما قرار گرفتن در بین افرادی باشد که ارزش زندگی مان را دو دلار ارزش گزاری کرده اند یا آنکه تصور خودمان از ارزش زندگی مان دو دلار باشد مقصر خودمان هستیم �ا که میتوانستیم به الماس وجودی خود پی ببریم و ما بین افرادی قرار بگیریم که ارزش زندگی شان را ۲۰۰ هزار دلار و بیشتر می دانند
پسرم خودت را در میان کسانی قرار بده که هر روز بر خرد و دانایی ات افزایند و از این طریق بتوانی ارزش واقعی زندگی خودت را درک کنی.
این داستان صرف نظر از خیالی بودن آن حاوی نکات مهم نیست برای هر فرد خدا گاهی، هر یک از ما در وجود ما توانایی هایی داریم که اگر با کار و تلاش در کنار افراد خردمند آنها را به مرحله ظهور برسانیم با خود آشنا خواهیم شد و به هدف و ارزش زندگی خود پی خواهیم بود در این صورت این زندگی ارزشمند را به بهای ناچیز در کنار افراد ناآگاه سپری نخواهیم کرد و قدر تک تک ثانیه ها را خواهیم دانست
چطور ارزشهای زندگی مان را پیدا کنیم؟
چه رابطه ای بین وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب وجود دارد راه هایی را پیدا خواهیم کرد تا بتوانیم با ارزش هایمان زندگی کنیم
قبل از اینکه اهداف و ارزش هایتان را مشخص کنید از خود بپرسید که میخواهید چه کسی باشید مثلاً به جای اینکه بگویید می خواهم بچه های خوبی تربیت کنم بگویید می خواهم مادر با محبت و عاشقی باشم مشخص کنید که چه چیزی در زندگیتان اولویت بالایی دارد و برایتان بیشترین اهمیت را دارد اینکه از زندگی چه میخواهید و میخواهید چه جور انسانی باشید با چه مشکلات و احساسات و ترس هایی
در کتاب مهندس آرزوها تعریف خوبی از ارزشها کرده است استاد بهرام پور که ارزش ها تمایلات عمیق قلبی ما هستند ارزشها اقدام ها و کیفیت اقدام های ما هستند و ما آنها را آزادانه انتخاب می کنیم و مسیر زندگی خودمان را بر اساس آنها هدایت می کنیم وقتی در جهت ارزش هایمان حرکت کنیم احساس سرزندگی خواهیم داشت و حال دلمان خوب است وقتی در مورد اهداف مان صحبت میکنیم منظورمان چیزهایی است که میخواهیم به دست بیاوریم ولی زمانی که از ارزش ها حرف میزنیم منظورمان این است که میخواهیم چگونه رفتاری از خودمان بروز دهیم لطفاً این پاراگراف را یک بار دیگر بخوانید و نسبت به آن دقیق شوید ارزش ها چگونه صحبت می کند چه در زمانی که به اهداف ما نرسیده ایم و چه در زمانی که به آنها نرسیده ایم و اوضاع خوب نیست
غول چراغ جادو
اگر یک غول چراغ جادو داشتید بهش چی میگفتی لطفاً کلی گویی نکنید دقیق و بدون قضاوت بگویید همین ابتدا بگویم که اگر شما باورهای منفی و افکار منفی داشته باشید هیچ وقت نمی توانید به ارزش ها و اهداف تان دست پیدا کنید ابتدا شما باید آن باورها و افکار را خاموش کنید
در چه ناحیه ای زندگی میکنیم
در هر ناحیه میخواهید چه طور انسانی باشید دقت کنید که توجه ما به سهم خودمان است، نه انتظاری که از دیگران داریم.
ناحیهی روابط:
در روابطم چه رفتارهایی را انجام دهم و چه رفتارهایی را انجام ندهم؟
ناحیهی شغل و تحصیلات:
کیفیت کار شما در شغل و تحصیلاتتان چطور میخواهید باشد؟
ناحیه سلامت و رشد فردی:
چه برنامهی مشخص و روتینی را دوست دارم داشته باشم؟دوست دارم چه تغییری در زندگی روزمره خود به وجود آورم؟دوست دارم چطور با بدنم رفتار کنم؟
ناحیه تفریح:
چه فعالیتهایی را دوست دارم شروع کنم؟چه فعالیتهایی را دوست دارم در زندگی دوباره از سر بگیرم؟
تولد صد سالگیتان شما چه شکلی هستید؟
فکر کنید الان صد ساله تان شده است و میخواهید شمع تولدتان را فوت کنید به خودتان میگویید کاش انقدر غصه فلان چیز را نمیخوردم، چقدر زمان زیادی را صرف این نگرانی ها کردم، یا کاشکی زمان بیشتری به فلان مورد میپرداختم.
بعد از فوت شما چه میگویند؟
دوست دارید بعد از مرگتان(البته من قصد ندارم شما را با مرگ آشنا کنم این فقط یک مثال است) اطرافیان شما از کدام یک از خصوصیات اخلاقی شما بگویند؟
یکسال دیگه زنده هستم
در این یکسال که سلامت و تندرست هم هستید بیشترین وقت و انرژی خوود را کجا صرف میکردید؟
منابع:
کتاب مهندسی آرزوها
سایت جهان اتوماتیک
سایت بیشتر از یک
دیدگاهتان را بنویسید