رسالت زندگی مان چیست؟
شناخت یکی از مولفه های بسیار مهم در رسیدن به هدف نهائی انسان است به قول شاعر نامدار مولانا از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر ننمایی وطنم..
هدف زندگی چیست؟
سلستین چاو یکی از افرادیست که معتقد است هدف زندگی، رشد فردی و هر روز بهتر شدن است و در این زمینه به خودش و دیگران کمک میکند. او بعد از سالها به این نتیجه رسیده که این سفر برای رشد فردی هیچوقت به انتها نمیرسد. همیشه چیزی درمورد ما وجود دارد که میتوانیم بهترش کنیم، یعنی هیچوقت به نقطهای نمیرسیم که دیگر هیچ رشدی امکانپذیر نباشد. در هر موردی که خوب هستیم، میتوانیم بهتر هم بشویم
به نظر من هدف در زندگی یعنی داشتن آرامش یک فکر آزاد و انگیزهای برای بهتر شدن خود حالا فکر کنید چند درصد از مردم کشور ما با این نوع از طرز فکر زندگی می کنند من که خودم در این حیطه هستم و با افراد زیادی معاشرت دارم گاهی از من میپرسند خانم صفایی اصلاً رسالت به چه معناست است یعنی حتی بعضی از افراد معنای رسالت را نمی دانند اکنون که در سال ۱۴۰۱ به سر میبریم آدم های کمی را میبینم که آرامش داشته باشند برخی از کسانی که پولدار هستند همیشه استرس دارند که سرمایه شان از بین نرود کارمندانش که برای او کار میکنند درست کار کنند استرس اینکه کسی که به طرف آنها می آید به خاطر ثروت و دارایی شان نباشد و کلی استرس و نگرانی دیگر فقط به این خاطر که پول دارند و برخی از افرادی که پول زیادی ندارند تمام توجه آنها معطوف به پول است و شباهت این دو قصه این است که از لحظاتی که تمام دارایی آنهاست یعنی زمان و عمرشان استفاده نمی کنند
سوالات مهمی که در اینجا مطرح میشود این است پس چه موقع می خواهیم زندگی کنیم چه موقع می خواهیم از زندگی لذت ببریم چه موقع می خواهیم نگرش خود را به زندگی تغییر دهیم چه موقع می خواهیم تغییر کنیم و چه موقع می خواهیم بر روی خودمان که داشته اصلی ماست تمرکز کرده و مهارت های خود را افزایش دهیم که کی و کی برای رسیدن به پاسخ این سوالات تا پایان این متن با من همراه باشید
تعیین رسالت شخصی اولین گام در توسعه فردی
وقتی شما از رسالت خود آگاهی داشته باشید زندگی را متناسب با استعداد و توانایی خودتان انتخاب میکنید و خودتان می دانید که باید چه اقداماتی را انجام دهید و دیگه مثل بقیه زندگی نمیکنید و حسرت زندگی دیگران را نمی خورید و آینده تان برایتان شفاف تر است است کار و زندگی خود لذت ببرید و انگیزه بسیار بالایی برای تلاش خواهید داشت و با حرف دیگران شرایط خودتان را تغییر نمی دهید و از همه مهمتر دنباله روی دیگران نیستید وقتی رسالت داشته باشید وارد هر مسیری نمی شوید با هر شخصیت باطن می گیرید تمام اولویت ها هدف ها و برنامه زندگی شما بر اساس رسالت شما تنظیم میشود به هر اقدامی که در راستای رسالت شما باشد جواب مثبت میدهید و اگر در راستای رسالت شما نباشد نه می گوید و می دانید که می خواهید با زندگی خودتان چه کار کنیم حتی در انتخاب دوستان خودتان هم دقت می کنید و اگر دوستان شما مانع رسالت شما باشند و انگیزه شما را بگیرند شما ارتباط خود را با آنان کمتر می کنیم در زمینه آموزش و یادگیری هم دقیقاً می دانید که باید به دنبال چه کتاب و چه دوره آموزشی باشید
مغز ما آیا به ما کمک میکند تا رسالتمان را بیابیم؟
در ابتدا می خواهم شما را با سه قسمت مغز آشنا کنم یک مغز خزنده یا مغز قدیم که کار کردش حفظ بقای ماست همان مغزی که اجداد ما با آن زندگی می کردند یعنی یا می جنگیدند یا فرار می کردند آنها برای زنده ماندن شان فقط به فکر غذا و مکان بودند
مغز بعدی مغز منطقی یا نئو کورتکس است اینجا مرکز درد است مغزی که استدلال آمار و منطق را میفهمد و به آن توجه می کند
مغز عاطفی یا میانی یا پستاندار که بیشترین تصمیمات مان را با این مغز می گیریم مغزی است که دنبال لذت خوشگذرونی و علاقه می گردد
نکته مهم اینکه ما در هر لحظه فقط میتوانیم با یک مغزمان انتخاب کنیم این ضرب المثل قدیمی در یک اقلیم دو پادشاه نمی گنجد دقیقا همین جا کاربرد دارد هرکدوم از این مغزها نیازهای مختص به خودش را دارد مثلاً مغز خزنده نیاز به ۷ ساعت خواب و تغذیه و آب کافی فعالیت فیزیکی ورزشی دارد مغز عاطفی دنبال لذت و تفریحات کوچک ارتباط با افراد دوست داشتنی و توجه به موضوعات هنری و کمدی اما مغز منطقی عاشق مطالعه کردن و یادگیری مطالب جدید فکر کردن به موضوعات جالب و حل مسئله است ما باید بتوانیم هر سه قسمت مغز را راضی نگه داریم و اگر فقط به یک قسمتش توجه کنیم بقیه قسمت ها به ما ضربه سنگینی می زند بهترین بازه برای راضی نگه داشتن هرسه قسمت مغز بین ۴۵ تا ۹۰ دقیقه است و بعد نوبت قسمت بعدی مغزی است مثلاً وقتی شما مطالعه می کنید بعد از ۴۵ تا ۹۰ دقیقه باید به مغز خزنده تان بپردازید یعنی یک استراحت ۱۵ دقیقه ای یا یک خواب ۲۰ دقیقه ای
برای اینکه به مغز خزنده مسلط شویم باید بتوانیم از منطقه امن خارج شویم ما انسان ها اکثرا در منطقه امن مان زندگی میکنیم و حاضر به خارج شدن از آن نیستیم باید بتوانیم از آن خارج شویم و با چالش های جدید روبرو شویم و این بازه مدام باید تکرار شود زیرا پس از مدتی دیگران چالش ها برای ما چالش نیست مثل یادگیری رانندگی در ابتدا بسیار از ما وقت انرژی و زمان میگیرد اما پس از مدتی خیلی راحت رانندگی می کنیم وقتی با ترس هایمان مواجه بشویم و بتوانیم آنها را کنترل کنیم وارد مرحله یادگیری میشویم و وقتی مرحله یادگیری را پشت سر بگذاریم وارد مرحله رشد می شویم و هنگامی که بتوانیم از مرحله رشد عبور کنیم هضم تجربه کرده و مایه افتخار خودمان و دیگران خواهیم شد
تصمیم به تغییر بگیرید و با خودتان خلوت کنید
برای اینکه دستی به سر و روی زندگیتان بکشید، باید با خود خلوت کنید و عزمتان را جزم کنید.همه بهانه هایی که قبلا می آوردید را لیست کمید و جلوی چشمانتان قرار دهید تا هر وقت دوباره سر و کله شان پیدا شد سریع نابودشان کنید.
هدفگذاری داشته باشید و به خود انگیزه بدهید
برای اینکه بتوانیم ازسختی ها عبور کنیم باید هدف درستی را انتخاب کنیم متاسفانه خیلی از ماها فقط بلدیم هدف مالی بگذاریم مثلا خرید خانه یا ماشین اما هدف گذاری یک مقویه بسیار مهم و پیچیده ای است که باید آن را یاد بگیریم.
اگر هنوز نمیدونی که هدفت درسته یا غلط لطفا یه سری به اموزش هدفگذاری بزن و اولین جلسشو به صورت رایگان ببین
روالی منظم برای رسیدن به برنامهها در نظر بگیرید
شما برای گرفتن دیپلم خود مجبور بودید 12 سال به صورت منظم هر روز از خواب بیدار شوید و به مدرسه بروید و در نهایت یک مدرک گرفتید که هیج پولی باهاش بدست نمی آورید اما اگر شما یک برنامه درست برای هدف زندگیتان داشته باشید آن وقت هر روز از مسیر رسیدن به هدف لذت میبرید.
پیشرفتتان را اندازهگیری کنید و به خود نمره بدهید
برای اینکه بدانید برنامه تان درست است یا خیر باید از سیستم بابا استفاده کنید در این سیستم ابتدا بررسی کرده اهدافتان را و سپس افدام مینمایید پس ار اقدام میرسیم به بازخورد و پس ار بارخوزد ما اصلاح میکنیم.
منابع
سایت متمم
ویکی پدیا
/parvaresheafkar.com
سخن سبز
دیدگاهتان را بنویسید